افق تا افق آب است ، کران تا کران دریا . نه ماهیم من ، از شنا چه حاصل ؟ که نیست ساحل -ساحل-که نیست ساحل. دگر بازوانم خسته ست . مراچه بیم و تراچه پروا-ای دل! که دانی - که دانی دگر تخته پاره به امواج دریا سپرده ام من . زمام حسرت به دست دریغا سپرده ام من . |