خواهرم اینقدر آرایش نکن ... |
![]() از جوانان سلب آسایش مکن گیسوان از روسری بیرون مریز بر مسیر دیدگان افسون مریز خواهرم دیگر تو کودک نیستی فاش می گویم عروسک نیستی خواهرم ، این لباس تنگ چیست؟ پوشش چسبان رنگارنگ چیست؟ خواهرم اینقدر طنازی نکن! با امور شرع لجبازی نکن در امور خویش سرگردان مشو لایق چشمان نامردان مشو خواهرم ، پاچه ت چرا اینقد شده؟ راست راستی، این تریپت بد شده پاچه ات ، کوتاه و برمودایی است خواهرم ، این خط چشم، ایرانی است؟ امتدادش یک کمی طولانی است خواهرم گیرم که مو بر می زنی، مو ی پا و دستها را میکنی ، زیر ابروی تو ای خواهر ! کجاست؟ زیر ابروی تو ، رکن دین ماست خواهرم ، تاتوی ابرو میکنی؟ ابرو هشتی ، شینیون مو میکنی؟ خواهرم ، مو را چرا مش می کنی؟ توی مویت هی چرا کش میکنی؟ خواهرم ، رنگ برنزه ، رنگ توست؟ این دو چشمم ، یک دو ساعت ، منگ توست چاک مانتو ، تا لب باسن چرا ؟ بردن دل از داداش و من چرا ؟ خواهرم من دیده ام چت میکنی توی چت ، جلب محبت میکنی! این دماغ سر بالا ، از بهر کیست ؟ بهتر از من ، از برایت ، مرد نیست خواهرم ، این ریش و پشمم ، مهر تو برده از من ، دین و دل ، این چهر تو جون من، صیغه میشی ، با مهر کم ؟ گر بخواهی ، کل ریشم می زنم ازدواج ، از سنت پیغمبر است هر که این سنت نیابد ، بس خر است |