دوست دارم بنویسم

دوست دارم بنویسم
دوست دارم بنویسم ٬ ازکوچه معشوقه حافظ چنان که خود گفت :" برحذر باش که سر می شکند دیوارش " ٬   دوست دارم از قفس رنگی سهراب سپهری بنویسم " تا به آواز شقایق که در آن زندانیست دل تنهاییتان تازه شود " ٬ از کوچه و از شبهای مهتابی فریدون مشیری بنویسم تا آن زمان که احساس کنم " شدم آن عاشق دیوانه که بودم " ٬ دوست دارم از احمد شاملو بنویسم تا " یادگاری جاودانه بر تراز بی بقای خاک " بنشانده باشم و در نهایت از حسرت همیشگی قیصر امین پور ... " پیش از آنکه باخبر شوی لحظه عزیمت توناگزیر می شود ... آی ... ای دریغ وحسرت همیشگی ...! ناگهان چقدر زود دیر می شود " ....
 

دیروز .... امروز .... فردا ....
دیروز امروز  فردا بود و فردا امروز دیروز نام می گیرد . خوشا آنانکه دیروز به فکر امروز بودند وامروز به فردا می نگرند .... و بدا آنانکه دیروز را گم کردند امروز را نمی بینند و فردا را نیز فروخته اند

 

سلام
سلام  ... شاید.... بهترین شروع برای دوستیست 

 و امروز ....... شاید ... بهترین زمان برای سلام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد