( بابا ممنونم ازت )

نمی دونم خوبه یا بد دلت خواست نظر بده ممنونت میشم
تقدیم به توی وفادار

می خوام باهات درد دل کنم.

یادمه وقتی بچه بودم (چه روزای خوبی بود) بابام بهم می گفت پسرم همیشه  

  کاری کن  شرمنده کسی نشی . دروغ نگو . همیشه صاف و صادق باش .
اون روزامتوجه نمی شدم چی می گه ولی کم کم که بزرگ شدم تازه فهمیدم

 بابام چی میگه فهمیدم چیزی ازمن می خواد که پیدا نمی شه اونم صداقت.

خلاصه بابام بود و روشو زمین نزدم. دروغ نگفتم . کلک نزدم.

همیشه پاک و صادق بودم . ولی به خدا بارها و بارها ضربه خوردم.

 به هر که خوبی کردم بهم بدی کرد .
وفامو با بی وفایی جواب دادند و بهم گفتند برو بابا کو صداقت.

ولی با همه این حرفا بابام راست می گفت:
درسته بهم بد کردند . صداقتمو باور نکردند. خیلیا بی وفایی کردند .

سختی کشیدم .ولی به گفته بابام رسیدم .شرمنده کسی نشدم!!!!!!
هیچ موقع به خاطر اینکه دروغی گفته باشم شرمنده نشدم وهمیشه پای حرفام ایستادم.
به همین دلیله که با خودم عهد کردم تا اخر عمر صاف و صادق بمونم .
حتی اگه به قیمت جونم باشه.اره نازنین اینه راز صداقت من.

       

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد